جدیدترین جمله های کوتاه و معنی دار 92
سر خورشید همیشه گرم است !
زیر بغل “اتفاق” را می گیرم که نیفتد !
::
سر جلسه امتحان ، مدادم تنها کسی است که از مغزش استفاده میکند !
::
فقرا از اینکه به دنیا اومدن غصه میخورن و ثروتمندان از اینکه باید از این دنیا برن !
::
آینه هم از من کارت شناسایی می خواهد !
::
در نمایشگاه سنگ های قیمتی ، جای دلت خالی بود !
::
تا کلاه ایمنی بر سر نمی گذاشت ، صفحه حوادث روزنامه را نمی خواند !
::
نقاشی بهانه بود ، عاشق قلم “مویت” شدم !
::
می گفت برای اینکه آدم خوش بینی شوم ، احتیاج دارم بینی ام را عمل کنم !
::
کاشکی کفش بودم ؛ آنوقت پایت را می زدم نه دلت را !
::
یکی می گفت : چون از این بدتر هم هست ، بگو از این بهتر نمیشه !
::
یک روز دو چشمش با هم قهر کردند و از آنروز به بعد لوچ شد !
::
بهترین جا برای سر و گوش آب دادن حمام است !
::
گیرم که بزرگ شده باشیم ولی هنوز هم کوچک شما هستیم !
::
هیچکس به اندازه ی قطره چکان اشک نریخت !
::
زن دلش “شور” میزند ، دل مرد “چهارگاه” می خواند !
::
شب را در داروخانه دیدم که داشت قرصِ خواب آور میخرید !
::
جراح باند را در شکم بیمار جا گذاشت ، نه ماه بعد جیمز باند متولد شد !
::
نگاه آدم سحرخیز سرشار از طلوع خورشید است !
::
آنقدر ناز طرف را کشید که جوهر خودکارش تمام شد !
::
بی کلسیم نگاهت ، شعر هایم پوکی استخوان گرفته اند !
::
زمان اگر “شهروند” خوبی بود ، پشت خط عابر پیاده ، توقف میکرد !
::
باور کن تا آخر “خط” می رفتم اگر سر راهم “نقطه” نمی گذاشتی !
::
همه خرها خر نیستند همانطور که همه آدم ها آدم نیستند !
::
به محض این که میله های قفس خمیازه کشیدند ، پرنده از قفس فرار کرد !
::
توی جنگل که حیوانات برای هم لطیفه تعریف میکنن ، گاو یه ساعت بعد میخنده !
::
دو خط موازی ، در ایام نوروز همدیگر را در آغوش گرفتند !
::
سبیلش را برای “تاب” دادن ، جمعه ها به پارک می برد !
::
گفتند چرا آبغوره میگیری ؟ گفت لیمو گیرم نیومد !
::
عکسبرداری نشان داد که دست تقدیر ، چند جایش شکسته است !
چگونه پول برق لپ تاپ خود را محاسبه کنیم؟